در این دنیا که مردانش عصا از کور می گیرند
من از خوش باوری آن جا محبت جستجو کردم
نمی دونم چی شد که من غریبه شدم. شاید این جوری خواستم یه کم تنهایی و بی کسیم رو ابراز کنم. دوست زیاد دارم (دوست؟) ... یعنی بهتره بگم آدم زیاد دور و برم هست. اما هیچ کدومشون نمی تونن و نمی خوان منو بفهمن. برای همینه که می گم هر کس منو بشناسه ... هر کی واقعاْ منو بشناسه ... ارزش زندگی منو داره. خدا خوب منو می شناسه ... یه آدم عاطفی که تنها مشکلش تو اینه که احساساتش رو نمی تونه به زبون بیاره!